امام باقر علیه السلام فرمود : در آن شب، كار شایسته (مثل: نماز و زكات و خوبىهاى گوناگون) بهتر از كار در هزار ماهى است كه شب قدر در آنها نباشد .
به گزارش جهان، در روایاتی که از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام به ما رسیده نکاتی نهفته است که شب قدر را بیشتر به ما می شناساند. این نکات که برخی به عظمت، برخی به چیستی، برخی به زمان و برخی به سایر ویژگی های این شب بزرگ و پر رمز و راز اشاره دارد مجموعه ای از داده های وحیانی است که آگاهی از آنها ما را در شناخت و بعد در بهره برداری هر چه بیشتر از این شب مهم یاری می کند.
نوشته حاضر برخی از این روایت های شریف را به محضر خوانندگان محترم تقدیم می کند.
تأثیر برخی اعمال شب قدر
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: حضرت موسى علیه السلام به خداوند متعال چنین گفت: خدایا! نزدیكى به تو را مىخواهم. فرمود: « قُربی لِمَن یَستَیقِظُ لَیلَةَ القَدرِ ؛ نزدیكى به من، براى كسى است كه شب قدر را بیدار مىماند».
گفت: خدایا! رحمت تو را مىخواهم. فرمود: « رَحمَتی لِمَن رَحِمَ المَساكینَ لَیلَةَ القَدرِ ؛ رحمت من، براى كسى است كه در شب قدر بر بینوایان ترحّم كند».
گفت: خدایا! عبور از صراط را مىخواهم. فرمود: « ذلِكَ لِمَن تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ فی لَیلَةِ القَدرِ ؛ آن، براى كسى است كه در شب قدر، صدقهاى بدهد».
گفت: خدایا! درختان و میوههاى بهشتى مىخواهم. فرمود: « ذلِكَ لِمَن سَبَّحَ تَسبیحَةً فی لَیلَةِ القَدرِ ؛ آن، براى كسى است كه در شب قدر، تسبیح گوید».
گفت: خدایا! رهایى از آتش را مىخواهم. فرمود: « ذلِكَ لِمَن استَغفَرَ فی لَیلَةِ القَدرِ ؛ آن، براى كسى است كه در شب قدر، آمرزش بخواهد و استغفار كند».
گفت: خدایا! خرسندى تو را مىخواهم. فرمود: « رِضایَ لِمَن صَلّى رَكعَتَینِ فی لَیلَةِ القَدرِ ؛ خرسندى من، براى كسى است كه در شب قدر، دو ركعت نماز بگزارد»[1]
منظور از برتری این ماه نسبت به هزار ماه
شخصی به نام حُمران از امام باقر علیه السلام می پرسد: مقصود از این آیه که «شب قدر، بهتر از هزار ماه است» چیست؟
امام علیه السلام فرمود: العَمَلُ الصّالِحُ فیها مِنَ الصَّلاةِ وَالزَّكاةِ وأنواعِ الخَیرِ، خَیرٌ مِنَ العَمَلِ فی ألفِ شَهرٍ لَیسَ فیها لَیلَةُ القَدر ؛ در آن شب، كار شایسته (مثل: نماز و زكات و خوبىهاى گوناگون) بهتر از كار در هزار ماهى است كه شب قدر در آنها نباشد.[2]
سفارش امام صادق علیه السلام به فرزندانش در باره شب قدر
امام صادق علیهالسلام هر گاه ماه رمضان وارد مىشد، به فرزندانش چنین سفارش مىكرد: فَاجهَدوا أنفُسَكُم ؛ خود را به تلاش افكنید كه در این ماه، روزىها تقسیم مىشوند و اجَلها نوشته مىشوند و در این ماه، میهمانان خدا كه به زیارت خانهاش مىروند، نوشته (معیّن) مىشوند و در آن، شبى است كه عمل در آن بهتر از عمل در هزار ماه است.[3]
تقدیم برنامه هر سال به امام آن عصر
در روایتهایی به حقیقت مهم تصریح شده است که در شب قدر آنگاه که ملائکه و روح فرود می آیند به محضر امام و حجت آن عصر شرفیاب شده و برنامه سال آینده (تا شب قدر بعد) را خدمت ایشان تقدیم می دارند. دو نمونه از این روایات:
روایت اول
امیرمۆمنان علیه السلام به ابن عبّاس فرمود:
إنَّ لَیلَةَ القَدرِ فی كُلِّ سَنَةٍ وإنَّهُ یَنزِلُ فی تِلكَ اللَّیلَةِ أمرُ السَّنَةِ، ولِذلِكَ الأَمرِ وُلاةٌ بَعدَ رَسولِ اللّهِ صلىاللهعلیهوآله ؛ شب قدر در هر سال هست. در آن شب، برنامه سال، فرود مى آید و پس از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله، کسانی هستند که آن برنامه برعهده آنهاست.
ابن عبّاس گفت: آنان كیانند؟
[امیر مۆمنان علیه السلام] فرمود: من و یازده نفر از نسل من، پیشوایانى مُحدَّث [كه از عالم غیب با آنان سخن گفته مىشود][4]
روایت دوم.
سعید بن یسار نقل می کند:
پیش معلّى بن خُنَیس بودم كه فرستاده امام صادق علیه السلام آمد. به او گفتم: از امام علیه السلام درباره شب قدر سوال کن. وقتی برگشت، به او گفتم: پرسیدى؟
گفت: آرى؛ آنچه را خواستم و آنچه را نمىخواستم، به من خبر داد.
فرمود: إنَّ اللّهَ یَقضی فیها مَقادیرَ تلِكَ السَّنَةِ، ثُمَّ یَقذِفُ بِهِ إلَى الأَرضِ ؛ خداوند در آن شب، مقدّرات آن سال را حتمى مىكند. سپس آن را [توسط ملائکه] به سوى زمین فرومیآورد.
پرسیدم: نزد چه كسى؟
فرمود: إلى مَن تَرى ؛ به كسى كه مىبینى (یعنی خدمت خود حضرت به عنوان امام آن عصر)[5]
طواف ملائکه به دور امام هر عصر در شب قدر
به امام باقر علیه السلام عرض شد: شما شب قدر را مىشناسید؟ (یعنی می دایند چه شبی است؟)
فرمود: وكَیفَ لانَعرِفُ لَیلَةَ القَدرِ وَالمَلائِكَةُ یَطوفونَ بِنا فیها ؛ چگونه شب قدر را نشناسیم در حالى كه فرشتگان در آن شب بر گِرد ما مىچرخند؟! [6]
آفرینش شب قدر
امام باقر علیه السلام فرمود:
لَقَد خَلَقَ اللّهُ جَلَّ ذِكرُهُ لَیلَةَ القَدرِ أَوَّلَ ما خَلَقَ الدُّنیا وَ لَقَد خَلَقَ فیها أَوَّلَ نَبِیٍّ یَكونُ وَأَوَّلَ وَصِیٍّ یَكونُ ...
خداوند متعال نخستین دورانى كه دنیا را آفرید، شب قدر را هم آفرید. نیز در آن شب، اوّلین پیامبر و اوّلین جانشین پیامبر را آفرید و مقدّر كرد كه در هر سال، شبى باشد كه در آن شب، تفسیر كارها را تا سال آینده فرود آورد.[7]
سندی بر تداوم امامت
امام باقر علیه السلام فرمود:
یا مَعشَرَ الشّیعَةِ، خاصِموا بِسورَةِ «إِنَّآ أَنزَلْنَهُ» تَفلُجوا
اى گروه شیعه! با سوره «إنّا أنزلناه» مخاصمه و مجادله كنید تا چیره شوید. به خدا سوگند كه این سوره، پس از پیامبر خدا، حجّت خداى متعال بر مردم است و این سوره، سَرور آیین شما و نهایت دانش ماست.
بعد فرمودند:
اى گروه شیعه! با سوره «حم وَ الْكِتَبِ الْمُبِینِ إِنَّآ أَنزَلْنَهُ فِى لَیْلَةٍ مُّبَرَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِینَ» مخاصمه كنید، كه این آیات، ویژه پیشوایان الهى پس از پیامبر خداست.[8]
توضیح:
در تعدادی از روایات که روایت بالا نمونه ای از آنهاست آیات مربوط به شب قدر از محکمترین دلایل اثبات امامت و تداوم آن معرفی شده اند. در این روایات امام معصوم علیه السلام به شیعیان توصیه می کند که با منکران امامت و ولایت مناظره کنند و استدلال به این آیات بر آنها پیروز شوند و بعد هم برای تاکید بیشتر می فرماید: سوره قدر سرور دین شماست (یعنی از بزرگترین دلایل مذهب است) و نهایت دانش ماست (زیرا در آن شب مكنونات علمى براى ما هویدا مىگردد)
چگونگی استدلال:
1. از ظاهر قرآن فهمیده می شود که قضایای شب قدر، تداوم داشته و هر سال تکرار می گردد. این را می شود از مضارع بودن فعل « یُفْرَقُ» در آیه 4/ دخان و « تَنَزَّلُ» در آیه 4/ قدر به خوبی استنباط کرد.
2. محل نزول امر الهی بر اساس روایات در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله ، خود آن حضرت بوده است.[9]
3. اکنون از کسانی که معتقد به تداوم خط امامت و وصایت الهی از غدیر به بعد نیستند سوال می شود بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله چه کسی این مقام را دارد که محل نزول ملائکه و امر الهی باشد؟
روایتهای متعدد داریم که هم رسول خدا صلی الله علیه و آله تصریح کرد[10] و هم دیگر معصومان علیهم السلام بیان فرمودند (نمونه های بالا) که بعد از آن حضرت دیگر ائمه معصومین به ترتیب عهده دار این جایگاه هستند که اگر ما معتقد به تداوم امامت از غدیر تا ظهور نباشیم شب قدر و رویدادهای آن شب مملو از سؤالات بی جواب خواهد ماند؟
پی نوشت ها :
1. اقبال 1/345
2. کافی 4/157
3. كافی 4/66
4. كافی 1/532
5. بصائر الدرجات، ص221
6. تفسیر قمّی 2/431
7. كافی 1/250
8. كافی: 1/ 249
9. کافی 1/249/ح5
10. همان
منبع:تبیان
نظرات شما عزیزان: