BASHIR
اعتقادی،سیاسی
 
 

به گزارش جهان به نقل از عقیق، امام حسن عسگرى علیه السلام از آباء و اجداد طاهرينش، از اميرمؤمنان امام على علیهم السلام اجمعین از پيامبر اكرم نقل مى كند:

خداى تبارك و تعالى فرمود: من سوره فاتحة الكتاب را بين خود و بنده ام تقسيم كرده ام .

پس نيمى از آن براى من ، و نيم ديگر براى بنده من مى باشد. و براى بنده من است هر چه از من طلب كند، يعنى آنچه از من بخواهد به او عطا مى كنم .

هنگامى كه عبد گويد: بسم اللّه الرحمن الرحيم

خداوند جل جلاله فرمايد: بنده من ، به نام من آغاز كرد. بر من لازم است كارهايش را به نفع او تمام كنم و نواقص امور او را تكميل نمايم و احوال او را مبارك سازم .


وقتى عبد مى گويد: الحمد لله رب العالمين

خداوند مى فرمايد: بنده ام مرا ستايش كرد و دانست كه نعمتهاى او از جانب من است ، و بلاهائى كه از او دفع مى گردد بواسطه فضل و لطف من است ، پس شما گواه باشيد كه من نعمتهاى اخروى را به نعمتهاى دنيوى او خواهم افزود، و عذاب آخرت را از او دفع مى كنم چنانچه بلاى دنيا را از او برطرف ساختم.

آنگاه كه عبد مى گويد: الرحمن الرحيم

خداوند مى فرمايد: بنده ام گواهى داد كه من رحمن و رحيم هستم . شما را گواه مى گيرم كه حظ وافر و بهره كامل از رحمت و عطاى خويش به او عنايت كنم .

زمانى كه مى گويد: مالك يوم الدين

خداوند مى فرمايد: همانطور كه بنده ام اعتراف كرد من مالك روز جزاء هستم ، من نيز حساب او را در قيامت آسان مى كنم . حسنات او را مى پذيرم و از سيئات او مى گذرم .

وقتى عبد مى گويد:اياك نعبد

خداوند مى فرمايد: بنده من راست گفت . او فقط مرا مى پرستد. شما را گواه مى گيرم كه ثوابى به عبادت او بدهم كه همه مخالفان پرستش من بر او غبطه خورند

هنگامى كه بنده مى گويد: اياك نستعين

خداى عزوجل مى فرمايد: بنده ام از من يارى طلبيد و به من پناهنده شد. پس شما را گواه مى گيرم كه او را در كارهايش يارى كنم و در سختيها دستگيرى نمايم .

عبد مى گويد: اهدنا الصراط المستقيم صراط الذين انعمت عليهم غیر المغضوب علیهم و لا الضالین

خداوند فرمايد: اين بخش از سوره براى بنده من است و براى اوست هر چه بخواهد. دعايش را اجابت كنم و آرزويش را بر آورم ، و از آنچه ترسيد او را ايمن سازم.


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:خدا+امام علی+امام حسن عسکری+حماهل بیت, :: 8:19 :: توسط : عبدالمهدی

به گزارش جهان به نقل از ایسنا، اجر و مزد گریه برای آن حضرت بسیار عظیم و بزرگ است و خداوند خود ضامن آن می‎باشد. گریه برای آن حضرت سختی‎های زمان احتضار را از بین می‎برد.


امام سجّاد(ع) می‌فرمایند: "هر مؤمنی که چشمانش برای کشته شدن حسین(ع) گریان شود به طوری که اشک بر گونه‏‌هایش سرازیر گردد، خداوند به سبب آن، او را در غرفه‏‌های بهشتی جای دهد که روزگاران درازی را در آن‌ها به سر برد1".


امام صادق علیه‌السّلام به مسمع بن عبدالملک فرمودند: "آیا مصائب آن جناب (امام حسین علیه‌السّلام) را یاد می‎کنی؟ عرض کرد: بلی والله مصائب ایشان را یاد کرده و گریه می‎کنم. حضرت فرمودند: آگاه باش که خواهی دید در وقت مردن پدران مرا که به ملک‌الموت وصیت تو را می‎کنند که سبب روشنی چشم تو باشد. همچنین فرمودند: ای مسمع گریه بر احوالات حسین (ع) سبب می‎شود که ملک الموت بر تو مهربان‎تر از مادر گردد.


گریه بر حضرت اباعبدالله الحسین (ع) باعث راحتی در قبر، فرحناک و شادان شدن مرده، شادان و پوشیده بودن او در هنگام خروج از قبر است در حالی که او مسرور است، فرشتگان الهی به او بشارت بهشت و ثواب الهی را می‎دهند. اجر و مزد هر قطره آن این است که شخص همیشه در بهشت منزل کند2".


امام رضا(ع): "بر کسی چون حسین باید که گریندگان بگریند؛ زیرا که گریستن بر او گناهان بزرگ را می‏‌زداید. حضرت سپس فرمود: چون ماه محرّم می‏‌رسید کسی پدرم را خندان نمی‏‌دید. غم و اندوه بر او چیره بود تا آن‌که 10 روز می‏‌گذشت. روز دهم روز سوگواری و اندوه و گریه او بود و می‏‌فرمود: این روزی است که حسین علیه‏‌السلام در آن کشته شد3".


منبع:


1- ثواب الأعمال: 108 / 1 منتخب میزان‌الحکمة: 380


2- بحارالانوار، ج44، ص289 و کامل الزیارات باب32، ص101


3- وسائل‌الشیعه: 10 / 394 / 8 منتخب میزان‌الحکمة: 382


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 2 آذر 1391برچسب:امام حسین+کربلا_عاشورا+گریه+بهشت+اهل بیت, :: 10:44 :: توسط : عبدالمهدی

امام على عليه‏السلام فرمودند:
مَنْ تَرَكَ لِلّهِ سُبْحانَهُ شَيئا عَوَّضَهُ اللّه‏ خَيْرا مِمّا تَرَكَ؛
هر كس به خاطر خداى سبحان از چيزى بگذرد، خداوند بهتر از آن را به او عوض خواهد داد.
غرالحکم، ح 8909.

 

امام على عليه‏السلام فرمودند:
اَلذِّكْرُ يونِسُ اللُّبَّ وَيُنيرُ الْقَلْبَ وَيَسْتَنْزِلُ الرَّحْمَةَ؛
ياد خدا عقل را آرامش مى‏دهد، دل را روشن مى‏كند و رحمت او را فرود مى‏آورد.
غرالحکم، ح 1858.

 

امام على عليه‏السلام فرمودند:
اَللَّئيمُ لا يُرْجى خَيْرُهُ وَ لا يُسْلَمُ مِنْ شَرِّهِ وَ لا يُؤْمَنُ مِنْ غَوائِلِهِ؛
افراد پَست به خيرشان اميد و از شرشان امان و از به هلاكت انداختن شان ايمنى نيست.
غرالحکم، ح 1930.

 

امام على عليه‏السلام فرمودند:
لَوْ اَنَّ السَّماواتِ وَالاَرْضَ كانَتا عَلى عَبْدٍ رَتْقا ثُمَّ اتَّقَى اللّه‏ لَجَعَلَ اللّه‏ لَهُمِنْها مَخْرَجا وَرَزَقَهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ؛
اگر آسمان‏ها و زمين، راه را بر بنده‏اى ببندند و او تقواى الهى پيشه كند، خداوند حتما راه گشايشى براى او فراهم خواهد كرد و از جايى كه گمان ندارد روزى‏اش خواهد داد.
غرالحکم، ح 7599.

 

امام على عليه‏السلام فرمودند:
اَلْعِلْمُ اَصْلُ كُلِّ خَيْرٍ، اَلْجَهْلُ اَصْلُ كُلِّ شَرٍّ؛
دانايى، ريشه همه خوبى‏ها و نادانى ريشه همه بدى‏هاست.
غرالحکم، ح 818 و ح 819.

 

امام علی علیه السلام فرمودند:
جَمْعُ خَيْرِ الدُّنْيا وَ الآْخِرَةِ فى كِتْمانِ السِّرِّ وَ مُصادَقَةِ الاَخْيارِ، وَ جَمْعُالشَّرِّ فِى الاِذاعَةِ وَ مُؤاخاةِ الاَشْرارِ؛
همه خير دنيا و آخرت در رازدارى و هم‏نشينى با نيكان است و همه شر در افشاى اسرار و دوستى با اشرار است.
بحالانوار، ج 71، ص 174.

 

امام علی (علیه السلام) فرمودند:
خَيْرُ الدُّنْيا وَ الآْخِرَةِ فى خَصْلَتَيْنِ الْغِنى وَ التُّقى، وَ شَرُّ الدُّنْيا وَالآْخِرَةِ فى خَصْلَتَيْنِ الفَقْرِ وَ الْفُجورِ؛
خير دنيا و آخرت در دو خصلت است: بى‏نيازى و تقوا و شر دنيا و آخرت در دوخصلت است: نيازمندى و گناه.
شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 20، ص 301.

 

امام على عليه‏السلام فرمودند:
اِذا كانَ فى رَجُلٍ خَلَّةٌ رائِقَةٌ فَانْتَظِروا اَخَواتِها؛

اگر در وجود كسى خصلتى پسنديده باشد، انتظار خصلت‏هاى پسنديده ديگرى رانيز در او داشته باشيد.
نهج البلاغه، حکمت 445.

 

امام على عليه‏السلام فرمودند:
عَوِّدْ نَفْسَكَ حُسْنَ النِّيَّةِ وَ جَميلَ الْمَقْصَدِ، تُدْرِكْ فى مَباغيكَ النَّجاحَ؛
خودت را به داشتن نيّت خوب و مقصد زيبا عادت ده، تا در خواسته‏هايت موفق شوى.
غرالحکم، ح 6236.

 

امام على عليه‏السلام :
اِذا حَسُنَ الْخُلْقُ لَطُفَ النُّطْقُ؛
با اخلاق نيكو، گفتار نرم مى‏شود.
غرالحکم، ح 4052.



امام على عليه‏السلام فرمودند:
مَنْ جَعَلَ الْحَمْدَ خِتامَ النِّعْمَةِ جَعَلَهُ اللّه‏ سُبْحانَهُ مِفْتاحَ الْمَزيدِ؛
هر كس شكر خدا را پايان نعمت قرار دهد، خداوند سبحان آن شكر را كليدافزايش نعمت‏ها قرار خواهد داد.
غرالحکم، ح 8898.

 

امام على عليه‏السلام فرمودند:
مَنْ تَوكَّلَ عَلَى اللّه‏ ذَلَّتْ لَهُ الصِّعابُ وَتَسَهَّلَتْ عَلَيْهِ الأَسْبابِ؛
هر كس به خدا توكل كند، دشوارى‏ها براى او آسان مى‏شود و اسباب برايش فراهم مى‏گردد.
غرالحکم، ح 9028.



امام على عليه‏السلام فرمودند:
رُبَما سَأَلْتَ الشَّىْ‏ءَ فَلا تُؤْتاهُ وَاُوتيتَ خَيْرا مِنْهُ عاجِلاً أَو آجِلاً أَوْصَرَفَ عَنْكَ لِما هُوَ خَيْرٌ لَكَ ، فَلَرُبَّ أمْرٍ قَدْ طَلَبْتَهُ فيهِ هَلاكُ دينِكَ لَوْ اوتيتَهُ ، فَلْتَكُنْ مَسْأَلَتُكَ فيما يَبْقى لَكَ جَمالُهُ وَيُنْفى عَنْكَ وَبالُهُ؛


گاه چيزى را (از خدا) مى‏خواهى اما به تو داده نمى‏شود و دير يا زود بهتر از آن به تو داده مى‏شود، يا به خاطر آنچه خير و مصلحت تو در آن است از برآورده شدن خواسته‏ات دريغ مى‏شود، زيرا بسا خواسته‏اى كه اگر برآورده شود به نابودى و تباهى دين تو مى‏انجامد، پس، چيزى بخواه كه زيبايى و نيكيش برايت مى‏ماند و پيامد سوئى ندارد.
نهج البلاغه، از نامه 31.



انسان دين‌دار عصر غيبت که دسترسي عادي به امام زمان(عج) ندارد، بر اساس درک عقلي و تهذيب اخلاق و انديشه به يقين والايي دست مي‌يابد و همواره


به گزارش جهان به نقل از ايسنا، به مناسبت ۱۵ شعبان ميلاد باسعادت حضرت مهدي (عج) نظر خوانندگان را به گوشه‌هايي از درياي بي‌كران معرفتي كه حضرت مهدي(عج) مسلمانان را از آن بهره‌مند كرده‌اند، جلب مي‌كند.


صاحب‌الزمان، مهدي موعود(عج) مي‌فرمايند؛


۱. نفع بردن از من در زمان غيبتم مانند نفع بردن از خورشيد هنگام پنهان شدنش در پشت ابرهاست و همانا من ايمني بخش اهل زمين هستم، همچنانکه ستارگان ايمني بخش اهل آسمانند. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۱)


۲. من ذخيره خدا در روي زمين و انتقام گيرنده از دشمنان او هستم. (تفسير نورالثقلين، ج ۲، ص ۳۹۲)


۳. ملعون است، ملعون است کسي که نماز مغربش را به تأخير بيندازد، تا زماني که ستارگان آسمان پديدار شوند. (بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۵)


۴. هيچ چيز مانند نماز بيني شيطان را به خاک نمي‌مالد، پس نماز بگزار و بيني شيطان را به خاک بمال. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۲)


۵. هر يک از پدرانم بيعت يکي از طاغوت‌هاي زمان به گردنشان بود، ولي من در حالي قيام خواهم کرد که بيعت هيچ طاغوتي به گردنم نباشد. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۱)


۶. من آخرين جانشين پيامبر هستم، و به وسيله من است که خداوند بلا را از خاندان و شيعيانم دور مي‌سازد. (بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۰)


۷. هر کس در اجراي اوامر خداوند کوشا باشد، خدا نيز وي را در دستيابي به حاجتش ياري مي‌کند. (بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۳۱)


۸. سنت تخلف‌ناپذير خداوند بر اين است که حق را به فرجام برساند و باطل را نابود کند، و او بر آنچه بيان نمودم گواه است. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۹۳)


۹. براي زود فرارسيدن فرج (و ظهور ما) زياد دعا کنيد، که آن همان فرج و گشايش شماست. (کمال‌الدين للصدوق، ج ۲، ص ۴۸۵)


۱۰. اگر خواستار رشد و کمال معنوي باشي هدايت مي‌شوي، و اگر طلب کني مي‌يابي. (بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۳۹)


۱۱. ما در رعايت حال شما کوتاهي نمي‌کنيم و ياد شما را از خاطر نبرده‌ايم، که اگر جز اين بود گرفتاري‌ها به شما روي مي‌آورد و دشمنان شما را ريشه کن مي‌کردند. پس از خدا بترسيد و ما را پشتيباني کنيد. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۵)


۱۲. و اما در پيشامدها و مسايل جديد به راويان حديث ما مراجعه کنيد، زيرا که آنان حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر آنان هستم. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۱)


۱۳. اگر از خداوند (صاحب عزت و جلال) طلب آمرزش کني، خداوند تو را مي‌آمرزد. (بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۲۹)


۱۴. همانا خدايتعالي مردم را بيهوده نيافريده و بدون تکليف و جزا رهايشان نکرده است. (الغيبة للشيخ الطوسي، ص ۱۷۴)


۱۵. خداوندا! وعده‌اي را که به من داداه‌اي، برآورده کن و امر قيام مرا تمام فرما. قدم‌هايم را ثابت بدار و در سايه قيام من، جهان را پر از عدل و داد کن. (بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۳)


۱۶. شهادت مي‌دهم که معبودي جز خداي يکتا نيست و ملائکه آسمان و صاحبان علم نيز شهادت مي‌دهند، آن خدايي که به عدل و داد قيام مي‌کند، نيست خدايي جز او که مقتدر و حکيم مي‌باشد، و همانا دين نزد خدا اسلام است. (بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۶)


۱۷. ايمان خداوند عزوجل و بندگانش قرابت و خويشاوندي نيست، و هر کس که مرا انکار کند از من نيست. (الغيبة للشيخ الطوسي، ص ۱۷۶)


۱۸. شيعيان ما هنگامي به فرجام نيک و زيباي خداوند مي‌رسند که از گناهاني که نهي شده‌اند، احتراز نمايند. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۷)


۱۹. کفايت در کارها و عنايت و سرپرستي در همه امور را تنها از خدايتعالي خواهانم. (بحارالأنوار، ج ۲۵، ص ۱۸۳)


۲۰. قلب‌هاي ما جايگاه مشيت الهي است، پس هرگاه او بخواهد ما هم مي‌خواهيم. (بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۵۱)


۲۱. اگر نبود که ما دوستار صلاح شما هستيم و به شما لطف و مرحمت داريم، همانا به شما توجه و التفات نمي‌کرديم. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۹)


۲۲. من مهدي هستم، منم قيام گر زمان، منم آنکه زمين را آکنده از عدل مي‌سازد، آنچنان که از ستم پر شده بود. (بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۲)


۲۳. ستمکاران پنداشتند که حجت خدا نابود شدني است، در حالي که اگر به ما اجازه سخن گفتن داده مي‌شد، شک و ترديد از ميان برداشته مي‌شد. (بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۴)


۲۴. من صاحب حقم ... علامت ظهورم زياد شدن آشوب‌ها و فتنه‌هاست. (بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۳۲۰)


۲۵. علم و دانش ما به خبرهاي شما احاطه دارد و چيزي از اخبار شما بر ما پوشيده نمي‌ماند. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۵)


۲۶. دين از آن محمد(ص) و عدايت از آن علي اميرالمؤمنين(ع ) است، زيرا عدالت مال اوست و در نسل او مي‌ماند تا روز قيامت. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۶۰)


۲۷. کسي که نسبت به ما ظلم ورزد، از جمله ستمکاراني است که مشمول لعنت خدا است، چراکه خدا فرموده است: " آگاه باشيد که لعنت خدا بر ستمکاران است." (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۲)


۲۸. سجده شکر از لازم‌ترين و واجب‌ترين مستحبات است. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۶۱)


۲۹. هرگاه خداوند به ما اجازه دهند که سخن بگوييم، حق ظاهر خواهد شد و باطل سست و ضعيف شده و از ميان شما خواهد رفت. (بحارالأنوار، ج ۲۵، ص ۱۸۳)


۳۰. زمان ظهور و فرج ما با خداست، و تعيين کنندگان وقت ظهور، دروغگويانند. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۱)


۳۱. از خدا بترسيد و تسليم ما شويد و کارها را به ما واگذاريد، برماست که شما را از سرچشمه سيراب برگردانيم، چنان که بردن شما به سرچشمه از ما بود، در پي کشف آنچه از شما پوشيده شده نرويد و مقصد خود را با دوستي ما بر اساس راهي که روشن است به طرف ما قرار دهيد. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۷۹)


۳۲. ظهوري نيست مگر به اجازه خداوند متعال، و آن هم پس از زمان طولاني و قساوت دل‌ها و فراگير شدن زمين از جور و ستم. (الإحتجاج للطبرسي، ج ۲، ص ۴۷۸)


۳۳. آگاه باشيد به زودي کساني ادعاي مشاهده مرا خواهند کرد. آگاه باشيد هر کس قبل از "خروج سفياني" و شنيدن صداي آسماني، ادعاي مشاهده مرا کند دروغگو و افترا زننده است حرکت و نيرويي جز به خداي بزرگ نيست. (الإحتجاج للطبرسي، ج ۲، ص ۴۷۸)


۳۴. اگر شيعيان ما - که خداوند آن‌ها را به طاعت و بندگي خويش موفق بدارد - در وفاي به عهد و پيمان الهي اتحاد و اتفاق مي‌داشتند و عهد و پيمان را محترم مي‌شمردند، سعادت ديدار ما به تأخير نمي‌افتاد و زودتر به سعادت ديدار ما نائل مي‌شدند. (الإحتجاج للطبرسي، ج ۲، ص ۴۹۹)


۳۵. فضيلت دعا و تسبيح بعد از نمازهاي واجب در مقايسه با دعا و تسبيح پس از نمازهاي مستحبي، مانند فضيلت واجبات بر مستحبات است. (الإحتجاج للطبرسي، ج ۲، ص ۴۸۷)


۳۶. سجده بر قبر جايز نيست. (الإحتجاج للطبرسي، ج ۲، ص ۴۹۰)


۳۷. وجود من براي اهل زمين سبب امان و آسايش است، همچنان که ستارگان سبب امان اهل آسمانند. (بحارالأنوار، ج ۷۸، ص۳۸۰)


۳۸. زمين خالي از محبت خدا نيست، يا آشکار است و يا نهان. (کمال‌الدين للصدوق، ج ۲، ص ۵۱۱)


۳۹. هرگاه علم و نشانه‌اي پنهان شود، علم ديگري آشکار گردد، و هر زمان که ستاره‌اي افول کند، ستاره‌اي ديگر طلوع نمايد. (بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۱۸۵)


۴۰. بار الها! توفيق بندگي و دوري از گناه و نيت پاک و شناخت حرام را به ما عطا فرما، و با هدايت و استقامت در راهت گراميمان بدار. (المصباح للکفعمي، ص ۲۸۱)


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 13 تير 1391برچسب:امام مهدی+امام زمان+غیبت+ظهور+قیام+آخرالزمان, :: 19:28 :: توسط : عبدالمهدی

پيامبر خدا (صلى‏الله‏عليه‏و‏آله) فرمودند:
مَنْ أَرَادَ أَنْ يَنْـظُرَ اِلى آدَمَ فى عِلْمِهِ وَاِلى نُوحٍ فى تَقْواهُ وَاِلى اِبْراهيـمَ فى حِلْمِهِ وَ اِلى مُوسى فى هَيْبَتِهِ وَ اِلى عيسى فى عِبادَتِهِ فَلْيَنْظُرْ اِلى عَلِىِّ بْنِ اَبى طالبٍ عليهم‏السلام؛

هر كه مى‏خواهد به « آدم » و علم او و « نوح » و تقواى او و « ابراهيم » و دور انديشى. بردبارى. او و « موسى » و هيبت او و « عيسى » و عبادت او بنگرد، به « على بن‏ابى طالب » بنگرد.
ارشاد القلوب، ص 217


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب:امام علی علیه السلام+امام علی+امیرالمومنین+موسی+عیسی+ابراهیم+نوح, :: 16:28 :: توسط : عبدالمهدی

توصیه های کاربردی به مناسبت آغاز ماه رجب

اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ

روی عَنِ الباقِرِ (عَلَیهِ السَّلامُ) قال: لجابر الجُعفي، یا جابرَ:
«مَن هذَا الَّذي سَأََلَ اللَه تَبارَکَ وَ تَعالی فَلَم یُعطِهِ أََو تَوَکَّلَ عَلَیهِ فَلَم یَکفِهِ أََووَثِقَ بِهِ فَلَم یُنجِهِ»
ترجمه: ای جابر! چه کسی از خداوند تبارک و تعالی درخواستی کرده و خداوند درخواست و خواهش او را نپذیرفته و به او عطا نکرده است؟ یا اینکه چه کسی به خداوند توکّل و تکیه کرده و خداوند او را کفایت ننموده است؟
یا اینکه چه کسی است که به خداوند اعتماد و اطمینان کرده و خداوند را نجات و رهایی نداده باشد؟

شرح: از حضرت باقر (علیه‏السلام) روایت شده است که حضرت به جابر جُعفی فرمودند:
اي جابِر! چه کسی است که از خداوند در خواست کند و خداوند به او عطا نکند؟!
حضرت می خواهند بفرمایند که چنین چیزی نشدنی است؛ «مَن هذَا الَّذي سَأََلَ اللَه تَبارَکَ وَ تَعالی فَلَم یُعطِهِ»، به تعبیر ما یعنی کسی را به من نشان بده که از خدا در خواست كرده و خدا به او عطا نکرده باشد؟!
«وَ مَن یَتَوَکَّلَ عَلَیهِ فَلَم یَکفِهِ»، نشانم بده ببینم! کیست که کارش را به خدا واگذار کند و خداوند او را کفایت نکرده و کارش را انجام ندهد؟!
«وَ مَن وَثِقَ بِهِ فَلَم یُنجِهِ» نشانم بده ببینم! کیست که اعتماد به خدا کند و تکیه گاهش خدا باشد، امّا خدا او را نجات ندهد و از گرفتاری رهایی نبخشد؟!
در اينجا سه سؤال پشت سر هم مطرح شده است؛ اگر کسی واقعاً از خداوند درخواست کند و غیر او را کارساز نداند، خدا هم عطا می‏کند، هم کفایت می‏کند و هم او را نجات می بخشد؛ در اين شکّی نیست!
بله! در هر زماني این طور است؛ امّا در برخی ظرف‏های زمانی اجابت تسریع می‌شود؛ برخی مکان‏ها هم همین طور هستند، مثلاً در مشاهد مشرّفه، مساجد و... زمان‏ها نيز مانند مکان‏ها، در سرعت اجابت مدخلیّت دارند.
یکی از زمان‌هایی که در بین سال به این مطلب اختصاص دارد، «ماه رجب» است. در روایتی از پیغمبراکرم است که حضرت فرمودند: خداوند، فرشته‏ای را در آسمان هفتم قرار داده است که: «یُقالُ لَهُ الدّاعي»، اسمش «جارچی» است. «داعي» به معناي جارچی، يعني كسي كه کارش جار زدن است.
.وقتی ماه رجب وارد می‏شود، این فرشته از شب تا به صبح فرياد می زند:
«طُوبی لِلذّکِرین طُوبی لِلطّائِعینَ»، خوشا به حال کسانی را که در این ایّام و شب‏ها به یاد خدا بوده و ذاکر الله تعالی هستند و از او اطاعت می‏کنند. «وَ یَقُولُ اللهُ تَعالی»، آن ملک می‏گوید: خداوند شب‏های ماه رجب می‌فرماید: «وَیَقُولُ اللهُ تَعالی اَنَا جَلیسُ مَن جالِسَني»، من هم‌نشین کسانی هستم که با من هم‌نشین شوند!
«وَ مُطیعُ مَن اَطاعَني»، این خیلی بالا است! اطاعت می‏کنم کسانی را که از من اطاعت ‏کنند!
«وَ غافِرُ مَن اَستَغفَرَني»، می آمرزم کسانی را که از من درخواست غفران و آمرزش نمايند!
«اَلشَّهرُ شَهري وَ اَلعَبدُ عَبدي وَ الرَّحمَة ُُ رَحمَتي»، این ماه، ماه من است! بنده، بندۀ من است! و رحمت، رحمت من!
«مَن دَعاني في هذَا الشَّهر ِ اَجَبتُهُ»، هر کس در این ماه، مرا بخواند و صدايم بزند، جوابش می گویم!
«وَ مَن سَئَلَََني اَعطَيتُهُ»، اگر کسی از من درخواستی کند به او عطا می‏نمايم!
«وَ مَن ِ اَستَهداني هَدَیتُهُ»، اگر کسی از من راهنمایی بخواهد او را راهنمایی می‏کنم!
اين روايت، روایت مفصّلی است. می‏فرماید: من این ماه را ریسمانی بین خود و بنده‏ام قرار داده‌ام، «وَ فَمَنِ اعتَصَم َ بِهِ وَصَلَ اِلیََّ»، هر کس این ریسمان را بگیرد، به من می رسد. ماه رجب، ماه خداوند، ماه رحمت خداوند و وسیله‏اي برای رسیدن به خداوند مي‏باشد.
در روایتی امام صادق‏(علیه‏السلام) از پیغمبر اکرم نقل می فرماید که: ماه رجب، ماه استغفار امّت من است؛ بعد می فرماید: رجب را «اَصبّ» گویند، چون رحمت خدا در این ماه به امّت من زیاد ریزش می‌کند؛ ماه رجب چنین ماهی است. لذا حضرت فرمودند: زیاد در این ماه بگویید: « اََستَغفُرِ اللهَ وَ اَسئَلُهُ التَّوبَةَ»؛ ایشان برای استغفار دیگر سقف هم نمی گذارند، بلکه می فرمایند: زیاد استغفار کنید و در این ماه از رحمت الهی که بر شما ریزش می‌کند بهره بگیرید!


بحارالانوار، جلد68، صفحه 138
دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی/جهان نیوز


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 8 خرداد 1391برچسب:حدیث+امام علی+پیامبر+حیا+شرم+پدر+معلم+نهج البلاغه+امام باقر+رجب, :: 10:41 :: توسط : عبدالمهدی

حرم مطهر حضرت امام رضا ـ عليه السّلام ـ نعمت بزرگ و گرانقدرى است كه در اختيار ايرانى هاست، عظمتش را خدا مى داند، به حدّى كه امام جواد ـ عليه السّلام ـ مى فرمايد:

« زِيارَةُ أَبى أَفْضَلُ مِنْ زِيارَةِ الْحُسَيْنِ ـ عليه السّلام ـ؛ لأَِنَّ الْحُسَيْنَ ـ عليه السّلام ـ يَزُورُهُ الْعامَّةُ وَ الْخاصَّةُ، وَ أَبى لايَزُورُهُ إِلاَّ الْخاصَّةُ. » زيارت پدرم [امام رضا ـ عليه السّلام ـ] از زيارت امام حسين ـ عليه السّلام ـ افضل است، زيرا امام حسين ـ عليه السّلام ـ را عامّه و خاصّه زيارت مى كنند، ولى پدرم را جز خاصّه [شيعيان دوازده امامى] زيارت نمى كنند.(1)

لذا كرامات از ضريح آن حضرت بيشتر از ضريح امام حسين ـ عليه السّلام ـ ظاهر مى شود. بنابراين، ايرانى ها بايد نعمت حرم حضرت امام رضا ـ عليه السّلام ـ را كه زيارت آن برايشان فراهم است، مغتنم بشمارند.

 

 

 

1.. نقل به معنا از روايت. ر.ك: كافى، ج 4، ص 584؛ من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 582؛ تهذيب، ج 6، ص 84؛ وسائل الشيعة، ج 14، ص 562؛ بحار الانوار، ج 99، ص 38؛ عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 261؛ كامل الزيارات، ص306.


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 13 ارديبهشت 1391برچسب:زیارت+آیت الله بهجت+علامه+امام رضا+عرفان+عارف+امام حسین, :: 21:41 :: توسط : عبدالمهدی

تبیان نوشت:حیا، شرم از انجام اعمال زشت در محضر ناظر محترم است. بنابراین اوّلاً، در متون اخلاق اسلامی خداوند و ناظران و نمایندگان او، حقیقت الهی و انسانی فرد و دیگران، به عنوان ناظرانی که باید از آنها شرم و حیا ورزید مطرح شده‌اند.۱

ثانیاً، قلمرو حیا امور زشت و ناپسند است و شرمساری در انجام نیکی ها هیچ گاه پسندیده نیست. ولی این حدّ و مرز در بسیاری از موارد از سوی مردم رعایت نمی گردد. منشأ این امر آگاهی جهالت و گاهی بی مبالاتی است. در بسیاری از روایات حیاورزی در برخی موارد ممنوع شده است. به نظر می رسد که با وجود ضابطه پیش گفته در مفهوم حیا، این تأکید به دلیل آن است که انسان نسبت به این موارد نوعی شبهه علمی دارد و تا حدودی توجیهاتی، جهت تأیید حیاورزی در آن موارد برای خود دست و پا می کند، در حالی که تصورات او باطل است. برخی از موارد و مواقعی که جای حیا ورزیدن نیست، بدین قرارند:

۱. حیا ورزیدن از گفتار، کردار و درخواست حق؛ پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: «هیچ عملی را از روی ریا و خودنمایی انجام مده و از سر حیا و شرم آن را رها نکن.»۲

۲. حیا ورزیدن از تحصیل علم؛ امام علی ـ علیه السّلام ـ فرمود: «کسی شرم نکند از آموختنِ آنچه نمی داند.»۳

۳. حیا ورزیدن از تحصیل درآمد حلال؛ امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: «کسی که از طلب مال حلال حیا نکند، هزینه هایش سبک شو و خداوند خانواده اش را از نعمت خویش بهره مند گرداند.»۴

۴. حیا ورزیدن از خدمت به مهمان؛ امام علی ـ علیه السّلام ـ فرمود: «سه چیز است که نباید از آن شرم کرد: از جمله خدمت کردن به مهمان.»۵

۵.حیا ورزیدن از احترام گذاشتن به دیگران؛ امام علی ـ علیه السّلام ـ فرمود: «سه چیز است که نباید از آنها شرم کرد: از جمله برخاستن از جای خود برای پدر و معلم.»۶

۶. شرم از اعتراف به ندانستن؛ امام علی ـ علیه السّلام ـ فرمود: «اگر از کسی سؤالی کردند و نمی داند، شرم نکند از این که بگوید: نمی دانم.»۷

۷. شرم از درخواست از خداوند؛ امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: «هیچ چیز در نزد خداوند محبوب تر از آن نیست که از او چیزی درخواست شود، پس هیچ یک از شما نباید شرم کند از این که از رحمت خداوند درخواست کند؛ اگرچه (خواسته او) یک بند کفش باشد.»۸

۸. شرم از بخشش اندک؛ امام علی ـ علیه السّلام ـ فرمود: «از بخشش اندک شرم مدار که محروم کردن از آن کمتر است.»۹

۹. شرم از خدمت به خانواده؛ امام صادق ـ علیه السّلام ـ مردی از اهل مدینه را دید که چیزی برای خانواده اش خریده و با خود می برد، آن مرد چون امام را دید خجالت کشید. امام ـ علیه السّلام ـ فرمود: «این را خودت خریده و برای خانواده ات می‌بری؟ به خدا سوگند، اگر اهل مدینه نبودند (که سرزنش و خرده گیری کنند) من هم دوست داشتم، برای خانواده ام چیزی بخرم و خودم ببرم.»۱۰

به امید آنکه خداوند راه تشخیص را بر ما هموار کند و قدرتی پیدا کنیم که در کجا شرم و حیا را رعایت کرده و در کجا این خصلت و ویژگی را کنار بگذاریم .

پی نوشت ها :

۱ . ر.ک: صدوق: عیون الاخبار الرضا، ج ۲، ص ۴۵، ح ۱۶۲؛ تفسیر قمی، ج ۱، ص ۳۰۴؛ کراجکی: کنزالفوائد، ج ۲، ص ۱۸۲، طوسی: امالی، ص ۲۱۰.

۲ . حرّانی: تحف العقول، ص ۴۷؛ صدوق: امالی، ص ۳۹۹، ح ۱۲؛ کلینی: کافی، ج ۲، ص ۱۱۱، ح ۲، و ج ۵، ص ۵۶۸، ح ۵۳.

۳ . نهج‌البلاغه، حکمت ۸۲؛ حرّانی: تحف العقول، ص ۳۱۳.

۴ . حرّانی: تحف العقول، ص ۵۹، و صدوق: فقیه، ج ۴، ص ۴۱۰، ح ۵۸۹۰.

۵ . آمدی: غررالحکم، ح ۴۶۶۶.

۶ . همان.

۷ . احمد دیلمی و مسعود آذربایجانی ـ اخلاق اسلامی، ص ۸۰ .

۸ . کلینی، کافی، ج ۴، ص ۲۰، ح ۴.

۹ . نهج‌البلاغه، حکمت ۶۷.

۱۰ . کلینی: کافی، ج ۲، ص ۱۲۳، ح ۱۰.
/جهان نیوز


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 12 ارديبهشت 1391برچسب:حدیث+امام علی+پیامبر+حیا+شرم+پدر+معلم+نهج البلاغه, :: 15:30 :: توسط : عبدالمهدی

به گزارش شبستان، آیا مى توان گفت فرشتگان و جنّیان هم در انتظار بسر مى برند؟

گرچه ما به روایاتى که دلالت بر منتظر بودن تمامى جنّیان و فرشتگان بکند برخورد نکردیم اما اخبار و احادیث بسیارى بیانگر منتظر بودن گروهى از فرشتگان و اجنّه هستند.

۱ - أبان بن تغلب مى گوید: امام صادق(علیه السلام) فرمود:

«.. آن گاه که او(حضرت قائم عج) پرچم رسول خدا(صلى الله علیه وآله) را به اهتزاز درآورد سیزده هزار و سیزده فرشته که سالها منتظر ظهورش بوده أند به زیر پرچمش گرد مى آیند (و آماده نبرد مى شوند) همان فرشتگانى که با نوح پیامبر در کشتى، با ابراهیم خلیل در آتش و با عیسى هنگام عروج به آسمان همراه بودند».(۱)

۲ - امام باقر(علیه السلام) مى فرمایند:

«فرشتگانى که در جنگ بدر به پیامبر(صلى الله علیه وآله) یارى دادند، هنوز به آسمان بازنگشته اند (منتظر ظهور حضرت اند) تا اینکه حضرت صاحب الامر را یارى رسانند و مقدارشان ۵ هزار فرشته مى باشد».(۲)

۳ - محمد بن مسلم مى گوید:

«از امام صادق(علیه السلام) درباره ى میراث علم و اندازه ى آن پرسیدم، حضرت در پاسخ فرمود: خداوند دو شهر یکى در شرق زمین و دیگرى در غرب آن دارد، در آن دو شهر، گروهى سکونت دارند که نه ابلیس را مى شناسند و نه از آفرینش او آگاهى دارند، هر چند مدت یک بار با آنان دیدار مى کنم، آنان درباره ى مسائل مورد نیاز و چگونگى دعا از ما مى پرسند و ما به آنان مى آموزیم، هم چنین آنان درباره ى زمان ظهور حضرت قائم مى پرسند... گروهى از آنان از روزى که به انتظار حضرت قائم بوده اند هرگز سلاح خود را بر زمین نگذاشته اند و وضع آنان همین گونه بوده است، آنان از خداوند مى خواهند که صاحب الامر را به آنان بنمایاند».(۳)

۴ - امام على(علیه السلام) مى فرمایند:

«... خداوند، حضرت مهدى(عج) را با فرشتگان جن و شیعیان مخلص یارى مى کند».(۴)

با توجه به این روایات مى توان بیان داشت که هم فرشتگان و هم برخى از جنّیان و هم موجودات ناشناخته دیگرى در انتظار و چشم به راه آمدن آن منجى عالم هستند.

آیا زمین و پرندگان و حیوانات هم در انتظار ظهور حضرت هستند؟

بر اساس روایات گوناگون زمین، پرندگان، حیوانات درّنده و ماهیان دریاها هم در انتظار آمدن و ظهور حضرت حجت هستند.

رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى فرماید:

«همه اهل آسمان و زمین، پرندگان، حیوانات درنده و ماهیان دریا از ظهور حضرت مهدى(عج) شاد و خرسند مى شوند».(۵)

آرى زمین هم منتظر ظهور قائم(عج) است تا تمام برکاتش را بیرون بریزد.

أمیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمود:

«زمین بشاشت خود را به سبب عدل ظاهر کند و آسمان باران خود را ببارد و درخت میوه خود را افزون دهد و زمین گیاه خود را برآورد و براى اهل زمین خود را زینت کند و وحوش ایمن باشند تا اینکه در همه اطراف زمین مانند چارپایان چرا کنند. زمین گنج هاى خود را ظاهر کند، پس قایم(عج) به مردم بگوید: بخورید، گوارا باشد شما را به سبب آنچه در ایام گذشته کردید از عملها، پس مسلمانان اهل دین حق اند.» .(۶)

پی نوشتها :

۱- صدوق، کمال الدین تمام النعمه ، ج ۲، ص ۶۷۲.

۲- حر عاملى، اثبات الهداه، قم ، ج ۳، ص ۵۴۹.

۳- حر عاملى، اثبات الهداه، ج ۳، ص ۵۲۳.

۴- حسینى، حصینى، الهدایه الکبرى ، ۱۴۰۶ هـ ق، ص ۳۱.

۵- و. ک، یوسف بن یحیى مقدسى سلمى شافعى، عقد الدرر فى اخبار المنتظر، ص ۱۴۹ و ۸۴، عالم الفکر، قاهره ; ر ک، جلال الدین سیوطى، در المنثور، بیروت، دار الامر، ج ۶، ص ۵۰.

۶- محمد باقر مجلسى، بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۸۵ - ۸۶، ب ۲۹، ح ۸۶.


اسماعیل دانش- مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه/جهان نیوز




 

امام زمان(عج) در نامه اي فرموده اند: «وَ اکثِروُا الدُّعاءَ بتعجيلِ الفَرَجِ فإنَّ ذلکَ فَرَجُکُم؛ براي تعجيل فرج بسيار دعا کنيد، زيرا مايه ي فرج شماست»(1). اين فرج مي تواند دو معنا داشته باشد:
1. وقتي دعا مي کنيم امام ظهور کند، طبيعي است که ظهور ايشان باعث گشايش امر شيعيان و آسايش ما مي شود و مشکلات ما حل خواهد شد. پس فرج باعث فرج ما نيز مي شود.
2. دعا براي ظهور ايشان باعث جلب توجهات امام به ما مي شود و آن حضرت در حق ما دعا مي کند و مشکلات ما با توجه امام حل مي شود. بنابراين، دعا براي ظهور، باعث گشايش کارها مي شود، هرچند خود ظهور، اتفاق نيفتد. همچنين دعا کردن، روح اميد را در انسان زنده نگه مي دارد. و اميد داشتن، خود موجب گشايش است، زيرا نااميدي باعث به بن بست رسيدن است.
پي نوشت :
1. کمال الدين، ص485، باب توقيعات، ج4.
منبع:نشريه قدر ،شماره 21.
 


پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«... یا فاطمة! لو ان کل نبی بعثه الله وکل ملک قربه شفعوا فی کل مبغض لک غاصب لک ما اخرجه الله من النار ابدا;

ای فاطمه! اگر تمام پیامبرانی که خدا برانگیخته و تمام فرشتگانی که مقرب درگاه خود گردانده است، برای هر کینه توزی که حق تو را غصب نموده است، شفاعت کنند، هرگز خدا او را از آتش [دوزخ] خارج نمی سازد .»
بحارالانوار، ج 76، ص 354 .



1 ـ «احمد حنبل» از ائمّه چهارگانه اهل سنّت در كتاب «مسند» خود از «ابوسعيد خدري» نقل مي‏كند كه پيغمبر اكرم (ص) فرمود «لاتَقُوم السّاعَةُ حَتّي تَمْتلاٌ الاَرْضَ ظُلْماً وَ عُدْواناً، قال ثُمَّ يَخْرُجُ رَجُل مِنْ عِتْرَتي اَوْ مِنْ اَهلِ بَيْتي يَمْلاُها قسْطاً وَعَدْلاً كما مُلِئَتْ ظُلماً وَ عُدواناً» [قيامت بر پا نمي‏شود تا آن زماني كه زمين پر از ظلم و ستم گردد، سپس مردي از عترت يا اهل بيت من قيام مي‏كند و زمين را پر از قسط و عدل مي‏سازد آن گونه كه ظلم و ستم ان را پر كرده بود]. (مستدرك احمد 3/36).
3 ـ ترمذي محدّت معروف به سند صحيح (طبق تصريح منصور علي ناصف در التّاج) از عبدالله از پيغمبر اكرم (ص) نقل مي‏كند كه فرمود
«لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيا اِلاّ يَوْمٌ لَطَوَّلَ اللهُ ذلِكَ الْيَوْمَ حَتّي يَبْعَثَ رَجُلاً منّي اَوْ مِنْ اَهْلِ بَيْتي يَواطِيءُ اِسْمُهُ اِسْمي وَ اِسْمُ اَبِيهِ اِسْمَ اَبي يَمْلاُ الاَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً كَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً» [اگر باقي نماند از عمر دنيا مگر يك روز ، خداوند آن يك روز را چنان طولاني مي‏كند كه مبعوث كند مردي را از من يا از اهل بيت من (ترديد از راوي روايت است و مفهوم و محتوا يكي است) كه اسم او اسم من ، و اسم پدرش، اسم پدر من است زمين را پر از عدل و داد مي‏كند آن گونه كه از ظلم و ستم پر شده است]. (التّاج 5/343).
3 ـ حاكم نيشابوري در مستدرك، حديث مشروحتري در اين زمينه از ابوسعيد خدري از پيامبر اكرم (ص) نقل مي‏كند كه فرمود
«يَنْزِلُ بِاُمَّتي في آخِرِ الزّمانِ بَلاءُ شَديد مِنْ سُلْطانِهِمْ ، لَمْ يُسْمَعُ بَلاءُ اَشَدُّ مِنْهُ ، حَتّي تَضيقَ عَنْهُمُ الاَرْضُ الرَّحْبَهُ ، وَ حَتّي يَمْلاُ الاَرْضَ جَوْراً وَ ظُلْماً ، لايَجِدُ الْمُؤْمِنُ مَلْجَاً يَلْتَجِاُ اِلَيْه مِنَ الظُّلْمِ فَيَبْعَثُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ رَجُلاً مِنْ عِتْرَتي، فَيَمْلَأ الاَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلاً كَما مُلِئِتْ ظُلْماً وَ جَوْراً ، يَرْضي عَنْهُ ساكِنُ السَّماءِ و ساكن الاَرض، لاتدخَّر، الارض من بذرها شيئاً الا اَخْرجتَهُ، وَ لا السَّماءٌ مِنْ قَطْرِها شَيْئاً اِلاّ صَبَّهُ اللهُ عَلَيْهِمْ مِدْراراً »
[در آخر زمان بلاي شديدي بر امّت من از سوي سلطان آنها وارد مي‏شود ، بلايي كه شديدتر از آن شنيده نشده ! تا آنجا كه زمين وسيع و گسترده بر آنها تنگ مي‏شود ، و تا آنجا كه زمين پر از جور و ظلم مي‏گردد، و مؤمن پناهنگاهي براي پناه جستن به آن از ظلم نمي‏يابد در اين هنگام خداوند متعال مردي از عترتم را مبعوث مي‏كند كه زمين را پر از عدل و داد كند ، آن گونه كه از ظلم و ستم پر شده بود ، ساكنان آسمان (فرشتگان) از او خشنود مي‏شوند ، و همچنين ساكنان زمين ، زمين تمام بذرهاي خود را بيرون مي‏فرستد و بارور مي‏شود ، و آسمان تمام دانه‏هاي باران را بر آنها فرو مي‏بارد (و همه جا را سيراب و پر بركت مي‏كند)]. (المستدرك علي الصحيحين 4/465)
حاكم بعد از ذكر حديث مي‏گويد اين حديث صحيح است هر چند «بخاري» و «مسلم» آن را در كتاب خود نياورده‏اند.
و اين گونه احاديث از راويان مختلف ، در منابع مشهور ، فراوان است و نشان مي‏دهد كه سرانجام حكومت جهاني به دست با كفايت مهدي (ع) برپا مي‏شود، و همه جا پر از عدل و داد مي‏گردد و مضمون آية فوق «انَّ الاَرّضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصّالِحُونَ» تحقق مي‏يابد.
 



مطابق روايات اول كسى كه با حضرت مهدى عليه السلام بيعت مى كند جبرئيل است .
ابان بن تغلب از امام صادق عليه السلام نقل كرده كه فرمود:((همانا اول كسى كه با قائم عليه السلام بيعت مى كند جبرئيل است ...)).
طبرسى از ابى عبدالله عليه السلام نقل كرده كه در حديثى فرمود:((... پس خداوند عزوجل جبرئيل را مى فرستد تا نزد او آمده و سؤال كند ، به او مى گويد: به چه چيزى دعوت مى كنى ؟ قائم او را از ماهيت دعوت خبر مى دهد. جبرئيل مى گويد پس من اول كسى هستم كه با تو بيعت مى كنم . آن گاه مى گويد كف دستت را بده و آن را بر دست خود مسح مى كند ...)). (1)
در اينكه بيعت جبرئيل به چه معنا است دو احتمال وجود دارد:
1- معناى رمزى : به اين معنا كه مقصود از آن تاءييد الهى براى حضرت است ، زيرا جبرئيل بزرگترين نماينده الهى است . ولى اين معنا در صورتى صحيح است كه حمل بر معناى صريح و ظاهر آن ممكن نباشد در حالى كه چنين نيست .
2- معناى رايج : به اين معنا كه مقصود به بيعت همان معناى رايج آن است كه مردم با خليفه و ديگران انجام مى دهند. و فايده آن دو چيز است :
الف : توجه مردم به لزوم بيعت با حضرت .
ب : تاءييد حركت و قيام امام زمان عليه السلام .
پی نوشت:
1- احتجاج ، ص 431.
منبع : موعود شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران




از برنامه ها و اقدام هاى امام مهدى عليه السلام پديد آوردن رفاه اقتصادى در سطح كل جامعه بشرى است . بخش عظيم و مهمى از مسائل عقب ماندگى و وابستگى و كمبود مواد غذايى به دو عامل بستگى دارد كه با يكديگر ارتباط دارند:
1- نظام اقتصادى استعمارگر حاكم بر جهان .
2- نظام سياسى حاكم بر جامعه كه همواره به زيان ملت هاى خود گام بر مى دارند.
در رستاخيز ظهور حضرت مهدى عليه السلام اين بندها و دام ها از سر راه برداشته مى شود و عوامل سلطه بر فكر و فرهنگ و اقتصاد و سياست جهانى و كشورها نابود مى گردد.
احاديث درباره رفاه اقتصادى دوران ظهور بسيار است و شايد از جمله مسائلى باشد كه بيشترين تاكيد بر آن شده است ، و شايد پس از اصل عدالت دومين موضوعى باشد كه در آن دوران در جامعه پديد مى آيد. و اين دو با يكديگر پيوندى ناگسستنى دارند؛ زيرا كه اجراى عدالت براى از ميان بردن روابط ظالمانه و غاصبانه آكل و ماكول است تا اقويا حق ضعيفان را نخورند و آنان را محروم نسازند. بنابراين ، رفاه اقتصادى براى همه با اجراى اصل عدالت اجتماعى و بر پايى قسط قرآنى امكان پذير است ، بلكه رفاه و بى نيازى از ميوه هاى درخت تناور عدل است و امام با تحقق بخشيدن به اصول دادگرى و عدالت اجتماعى همگان را به زندگى درست و سازمان يافته مى رساند.
امام صادق عليه السلام مى فرمايد:ان قائمنا اذا قام اشرقت الارض بنور ربها ، ... و يطلب الرجل منكم من يصله بماله و ياخذ من زكاته لا يوجد احد يقبل منه ذلك . استغنى الناس بما رزقهم الله من فضله(1) ؛((هنگام رستاخيز قائم ما ، زمين با نور خدايى بدرخشد و شما به جست و جوى اشخاصى بر مى آييد كه مال يا زكات بگيرند ، و كسى را نمى يابيد كه از شما قبول كند و مردمان همه به فضل الهى بى نياز مى گردند.))
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:((امت من در زمان مهدى عليه السلام به نعمت هايى دست يابند كه پيش از آن و در هيچ دوره اى دست نيافته بودند. در آن روزگار آسمان باران فراوان دهد و زمين روييدنى را در دل خود نگاه ندارد)). (2)
در حديثى ديگر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:((... خداوند براى قائم عليه السلام گنج ها و معادن زمين را آشكار مى سازد ...)). (3)
امام باقر عليه السلام فرمود:... تطوى له الارض ... فلا يبقى فى الارض خراب الا قد عمر ...(4) ؛((... زمين براى قائم ما در هم پيچيده مى شود و ... در زمين جاى ناآبادى باقى نمى ماند ...)).
همچنين امام باقر عليه السلام فرمود:و تظهر له الكنوز ...(5) ؛((... براى قائم ما گنج ها آشكار مى گردد ...)).
پی نوشتها:
1- بحارالانوار ، ج 52 ، ص 337.
2- بحارالانوار ، ج 51 ، ص 82.
3- اعلام الورى ، ص 413.
4- كمال الدين ، ج 1 ص 331.
5- كمال الدين ، ج 1 ، ص 331.
منبع : موعود شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران



قال رسول الله - صلّي الله عليه و آله - : اِنَّ فاطمةَ لتشفع يومَ القيامةِ فيمن اَحَبَّها و تَولّاها و احبَّ ذُرِّيتها و تولّاهم و يَشْفَعُها الله فيهم و يدْخلُهم الجنةَ بِش‍فاعَتها.
پيامبر اكرم - صلّي الله عليه و آله - فرمودند: همانا فاطمه در روز قيامت براي كسي كه محب و دوست دار او و فرزندانش باشد، شفاعت مي كند و خداوند شفاعت او را در مورد اين افراد مي پذيرد ‌و آنها را با شفاعت او وارد بهشت مي كند.
«القطره من بحار مناقب النبي و العترة، ج 2، ص 189»
 



عن ابي الحسن - عليه السّلام - قال: اِنَّ فاطمةَ - سلام الله عليها - صديقةٌ شهيدةٌ.
امام كاظم - عليه السّلام - فرمودند: همانا فاطمه - سلام الله عليها - زني بسيار راستگو بود كه به شهادت رسيد.
«اصول كافي، ج 1، ص 458»
 



عن الامام جعفر بن محمد - عليه السّلام - عن آبائه - عليهم السّلام - قال: لمّا حضرَتْ فاطمةَ الوفاةُ بَكَتْ، فقالَ لها اميرالمؤمنين يا سيدتي ما يبكيكِ ؟ قالتْ: ابكي لِما تَلقي بَعدي.
امام صادق - عليه السّلام - از قول پدرانشان - عليهم السّلام - فرمودند: زماني كه حضرت فاطمه - سلام الله عليها - در حال احتضار بودند و وفاتشان نزديك شد، شروع به گريه كردند، اميرالمؤمنين - عليه السّلام - فرمودند: اي بانوي من چرا گريه مي كني. حضرت زهرا - سلام الله عليها - فرمودند: بر آنچه بعد از من (از رنجها و سختي ها) مي بيني گريه مي كنم.
«بحار الانوار، ج 43، ص 218»
 



عَن الامام الصادق - عليه السّلام - : لما زُفّتْ فاطمةُ الي عَليٍ - عليه السّلام - نَزلَ جبرئيلُ و ميکائيلُ و اسرافيلُ ... فَکبرَ جَبرئيلُ و کبّر اسرافيلُ و کبّر ميکائيلُ فکبرتِ الملائکةُ و جرِت السُنةُ بالتکبيرِ في الزفافِ الي يومِ القيامةِ.
امام صادق عليه السّلام - فرمودند: وقتي که شب عروسي حضرت فاطمه - سلام الله عليها - فرا رسيد، جبرئيل و ميکائيل و اسرافيل آمدند. جبرئيل تکبير گفت و سپس اسرافيل و پس از آن ميکائيل تکبير گفت و آنگاه فرشتگان نيز تکبير گفتند و بر اين اساس «سنت» است که در شب عروسي «تکبير» گفته شود.
«سنن النبي، ص 150»
 



پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمودند:
ان ابنتى فاطمة ملأ الله قلبها و جوارحها ايمانا الى مشاشها، فتفرغت لطاعة الله.
خداوند قلب دخترم فاطمه و سراپاى وجود او را پر از ايمان كرده است، پس او - بهمين خاطر - همواره در اطاعت خداست.
دلائل الامامه: 139، ح 47
 


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 23 فروردين 1391برچسب:حضرت فاطمه سلام الله علیها+فاطمه+علی علیه السلام+عصمت+آخرت+حدیث+ایمان, :: 12:55 :: توسط : عبدالمهدی

حضرت على (عليه السلام) فرمودند:
و كانت فاطمة (سلام الله عليها) لاتدع احدا من اهلها ينام تلك الليلة - ليلة القدر - و تداويهم بقلة الطعام و تتأهب لها من النهار و تقول: محروم من حرم خيرها.
فاطمه (سلام الله عليها) نمى گذاشت كسى از اهل خانه در شبهاى قدر به خواب رود. به آنان غذاى كم مى داد و از روز قبل براى احياى شب قدر آماده مى شد و مى فرمودند: محروم كسى است كه از بركات اين شب محروم باشد.
دعائم الاسلام، ج 1: 282.
 



حضرت موسى بن جعفر (عليه السلام) فرمودند:
كانت فاطمة (سلام الله عليها) اذا دعت تدعو للمؤمنين و المؤمنات ولا تدعو لنفسها
فثيل لها يا بنت رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) انك تدعين للناس و لاتدعين لنفسك فقالت (عليه السلام): الجار ثم الدار.
هرگاه حضرت فاطمه (سلام الله عليها) دعا مى كرد براى زنان و مردان مؤمن دعا مى كرد و براى خود دعا نمى كرد. به او گفته شد: چرا شما براى مردم دعا مى كنيد اما براى خودتان دعا نمى كنيد؟
فرمودند: اول همسايه آنگاه درون خانه.
علل الشرائع، ج 1: 216.
 


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 23 فروردين 1391برچسب:حضرت فاطمه سلام الله علیها+فاطمه+علی علیه السلام+عصمت+آخرت+حدیث+دعا, :: 12:46 :: توسط : عبدالمهدی

امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
كان لأمى فاطمة (سلام الله عليها) صلاة تصليها علمها جبرئيل، ركعتان تقرء فى الأولى: الحمد مرة و: انا انزلناه فى ليلة القدر، مأة مرة و فى الثانية: الحمد مرة، و مأة مرة: قل هو الله احد، فاذا سلمت سبحت تسبيح الطاهرة (عليه السلام).
مادر ما فاطمه (سلام الله عليها) همواره دو ركعت نماز مى خواند كه جبرئيل به او آموخته بود، در ركعت اول آن پس از حمد صد بار سوره قدر و در ركعت دوم پس از حمد صد بار سوره توحيد را مى خوانى، و پس از سلام نماز. تسبيحات حضرتش را نيز مى گويى.
جمال الاسبوع: 173
 



امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
ان فاطمة عليهاالسلام بنت رسول الله (ص) كانت مسبحتها من خيوط صوف مفتل عليه عدد التكبيرات فكانت عليهاالسلام تديرها بيدها تكبر و تسبح الى ان قتل حمزة بن عبد المطلب فاستعملت تربته و عملت التسابيح فاستعمها الناس
تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام نخى بود كه بر آن به تعداد تكبيرات - 34 عدد - گره زده بود و آن را در دستش مى چرخانيد و تكبير و تسبيح مى گفت تا وقتى كه حمزه شهيد شد، تسبيح از تربت او ساخت. و از آن پس ‍ ساختن تسبيح در ميان مردم رواج يافت.
وسائل الشيعه ج 4: 1033
 



امام باقر (عليه السلام) فرمودند:
كان صداق فاطمة (سلام الله عليها) جرد برد حبرة و درع حطمية و كان فراشها اهاب كبش يلقيانه و يفرشانه و ينامان عليه.
مهر - كابين - حضرت فاطمه (سلام الله عليها) لباس كهنه و زرهى بود و فرش ‍ خانه او پوست ميشى كه آنرا مى انداختند و بر آن مى خوابيدند.
كافى ج 5: 378.
 


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 23 فروردين 1391برچسب:حضرت فاطمه سلام الله علیها+فاطمه+علی علیه السلام+عصمت+آخرت+حدیث+زندگی+مهریه, :: 12:23 :: توسط : عبدالمهدی

حضرت على (عليه السلام) فرمودند:
- فوالله - ما اغضبتها و لا اكرهتها على امر حتى قبضها الله عزوجل اليه و لا اغضبتنى و لا عصت لى امرا. و لقد كنت انظر اليها فتنكشف عنى الهموم و الأخزان.
به خدا سوگند هيچ گاه فاطمه (سلام الله عليها) را به خشم نياوردم و او را بر كارى - كه ميل نداشت - وادار نكردم تا روزى كه خداوند او را برد و او نيز هيچگاه مرا به خشم نياورد و از فرمان من سرپيچى نكرد و هر گاه كه به او مى نگريستم نگرانيها و غمها از من زدوده مى شد.
كشف الغمة ج 1: 363
 



امام باقر (عليه السلام) فرمودند:
ان فاطمة (سلام الله عليها) بنت رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) كانت تزور قبر حمزة (صلى الله عليه و آله و سلم) ترمه و تصلحه و قد تعلمته بحجر؛
فاطمه (سلام الله عليها) دختر پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) همواره به زيارت قبر حمزه مى رفت، و آن را با سنگ نشان گذاشته بود و به تعمير و اصلاح آن مى پرداخت.
وفاء الوفاء 3: 932.
 



امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
انما سميت فاطمة (سلام الله عليها) محدثة لان الملائكة كانت تهبط من السمأ فتناديها كما تنادى مريم بنت عمران فتقول: يا فاطمة ان الله اصطفاك و طهرك و اصطفاك على نسأ العالمين يا فاطمة اقنتى لربك و اسجدى و اركعى مع الراكعين فتحدثهم و يحدثونها.
فاطمه زهرا (عليه السلام) به آن جهت ((محدثه)) نام گرفت كه ملائكه از آسمان فرود مى آمد و او را صدا مى زد همانگونه كه مريم (عليه السلام) را ندا مى دادند و مى گفتند: ((اى فاطمه، خدا تو را برگزيد و پاكيزه ساخت و بر همه زنان عالم برترى داد. اى فاطمه همواره خدا را عبادت كن و براى او سجده نما و همراه با ركوع كنندگان به درگاه او ركوع كن)). او با فرشتگان سخن مى گفت و آنان نيز با او سخن مى گفتند.
علل الشرائع: 216.
 



امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
البكائون خمسة: آدم، و يعقوب، و يوسف، (عليه السلام) و فاطمة (سلام الله عليها) بنت محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) و على بن الحسين (عليه السلام).
... اما فاطمة (سلام الله عليها) فبكت على رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) حتى تأذى بها اهل المدينة فقالوا لها: قد اذيتنا بكثرة بكائك، فكانت تخرج الى المقابر - مقابر الشهدأ - فتبكى حتى تقضى حاجتها ثم تنصرف.
گريه كنندگان - معروف تاريخ - پنج نفرند: آدم و يعقوب و يوسف (عليه السلام) و فاطمه زهرا (سلام الله عليها) و امام سجاد (عليه السلام) آنگاه حضرت صادق (عليه السلام) در بيان علت گريه آنان مى فرمايد:
... فاطمه (سلام الله عليها) نيز آن قدر بر فراق پدر گريست كه مردم مدينه به زحمت افتاده و گفتند: با گريه بسيارت ما را آزردى، او نيز ناچار به سوى مزار شهداى احد مى رفت و آن قدر گريه مى كرد تا آرام مى گرفت و بر مى گشت.
الخصال: 272، ح 15.
 



امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
ان فاطمة (سلام الله عليها) مكثت بعد رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) خمسة و سبعين يوما و كان دخلها حزن شديد على ابيها و كان يأتيها جبرئيل فيحسن عزائها على ابيها و يطيب نفسها و يخبرها عن ابيها و مكانه و يخبرها يما يكون بعدها فى ذريتها و كان على (عليه السلام) يكتب ذلك.
حضرت فاطمه (سلام الله عليها) پس از پيامبر فقط 75 روز زنده بود و در اين مدت غم جانكاه فراق پدر او را رنج مى داد. بهمين خاطر جبرئيل مى آمد و او را تسلى مى داد و با سخنان و خبرهائى كه از موقعيت و مكان پدرش ‍ مى داد به او آرامش مى بخشيد و گاهى نيز از حوادث آينده و زندگى و سرنوشت فرزندانش براى او سخن مى گفت و على (عليه السلام) همه آنها را مى نوشت.
كافى ج 1: 458.
 



حضرت على (عليه السلام) فرمودند:
ان فاطمة بنت رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) لم تزل مظلومة من حقها ممنوعة و عن ميراثها مدفوعة لم تحفظ فيها وصية رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) و لا روعى فيها حقه و لا حق الله عزوجل و كفى بالله خاكما و من الظالمين منتقما.
فاطمه دختر پيامبر همواره مظلوم بود و از حق خود وارث پدر محروم گرديد و درباره او به توصيه پيامبر عمل نشد و حق پيامبر و خداى بزرگ نسبت به فاطمه مراعات نشد و خدا به عنوان داور و انتقام گيرنده از ستمگران كافى است.
امالى شيخ طوسى: 155.
 



رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
أن الله خلقنی و خلق علیاً و فاطمه و الحسن و الحسین و الأئمه من نور واحد؛
خداوند، من و علی و فاطمه و حسن و حسین و امامان را از یک نور آفریده است.
جامع الاخبار ص 46
 



پيامبر اكرم (صلّی الله علیه و آله) فرمودند:
إنّ اللّه َ لَيَغضَبُ لِغَضَبِ فاطمةَ، ويَرضي لِرِضاها؛
به يقين خداوند با خشم فاطمه به خشم مى‏‌آيد و با خشنودى او خشنود می‌شود.
دانش‌نامۀ قرآن و حدیث: ج 13، ص 526، ح 43


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 23 فروردين 1391برچسب:حضرت فاطمه سلام الله علیها+فاطمه+علی علیه السلام+عصمت+آخرت+حدیث+غضب+خشنودی, :: 10:21 :: توسط : عبدالمهدی

قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - : اللّهم ربّ السّقف المرفوع ... ان اظهرتنا علي عدونا فجنّبنا البغي و سدّدنا للحق و ان اظهرتهم علينا فارزقنا الشَّهاده و اعصمنا الفتنه.
امام علي - عليه السلام - (در دعايي در جنگ صفين) فرمودند: خدايا، ايپروردگار آسمان برافراشته ... اگر ما را بر دشمنان پيروز گرداندي، از ستم و تجاوز دورمان دار و بر حق استوارمان گردان و اگر دشمنان بر ما پيروز شدند، شهادت را روزيمان فرما و از فتنه بازمان دار.
«نهج البلاغه، خطبه 17»
 



قال اميرالمؤمنين - عليه السلام - : ايها الناس ان الموت لا يفوته المقيم و لايعجزه الهارب ليس عن الموت محيص و من لم يمت يقتل و ان افضل الموت القتل، والذي نفسيبيده لالف ضربه بالسيف اهون علي من ميته علي فراش.
امام علي - عليه السلام - فرمودند: اي مردم همانا ايستادگان و فراريان را از مرگ گريزي نيست و هر کس به مرگ طبيعي نميرد، کشته مي شود و كشته شدن (شهادت) بهترين مرگ است و سوگند به خدائي که جانم در دست اوست، هزار ضربه شمشير براي من آسانتر است از مرگ در بستر.
«وسائل الشيعه، ج 11، ص 8»
 



قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : من قاتل دون نفسه حتّي يقتل فهو شهيد و من قتل دون ماله فهو شهيدو من قاتل دون اهله حتّي يقتل فهو شهيد و من قتل في جنب الله فهو شهيد.
پيامبر خدا - صلي الله عليه و آله - فرمودند: هر کس براي دفاع از جان و مال اهل و عيال خود پيکار کند و کشته شود، شهيد است و نيز کسي که در راه قُرب به خدا کشته شود، شهيد است.
«کنز العمال، ح 11236»

 



قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : افضل الشّداء الّذين يقاتولن في الصّف الاوّل فلا يلفتون وجوههم حتّي يقتلوا، اولئک يتلبّطون في الغرف العلي من الجنّه يضحک اليهم ربّک فاذا ضحک ربّک الي عبدٍ في موطن فلا حساب عليه.
پيامبر اکرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: برترين شهيدان کساني هستند که در صف اول (خط مقدم) پيکار مي کنند و روي بر نمي گردانند تا کشته شوند، اينها هستند که جايگاه آنان غرفه هاي عالي بهشت است، و خداوند بر آنها متبسّم است و اگر خداوند در جايي بر بنده اي تبسّم کند (خشنود شود)، هيچ حسابي بر او نيست.
«کنز العمال، ح 11120»

 



قال رسول الله - صلي الله عليه و آله - : يشفع الشّهيد في سبعين من اهله.
پيامبر اکرم - صلي الله عليه و آله - فرمودند: شهيد هفتاد نفر از بستگان خود را شفاعت مي کند.
«کنز العمال، ح 11119»
 



سُئل النّبي - صلي الله عليه و آله - : ما بال المومنين يفتنون في قبورهم الّا الشّهيد؟ فقال: کفي ببارقه السّيوف علي راسه فتنهً.
از پيامبر اکرم - صلي الله عليه و آله - سوال شد: چگونه است که همه مومنين در قبر مورد سوال و امتحان قرار مي گيرند مگر شهيد؟ حضرت فرمودند: امتحاني که در زير برق شمشير داده است، براي او کافي است.
«کنز العمال، ح 11138»
 


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد

درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
موضوعات
بیانات مهم رهبر معظم انقلاب درباره ارزیابی از وضع کنونی و پيشرفت های ملت ایران/ مذاکره با امریکا آیاتاکنون به سوره"حمد"اینگونه نگاه کرده‌اید؟ خاطره‌ حاج سعید که بغض رهبر انقلاب را درآورد شکل گیری فضای جنگی بین چین و ژاپن روسیه برای جنگ آماده می شود شهیدی که جنت را به او نشان دادند گره گشایی از مردم، قبرمان را روشن می کند راه نجات گریه‌کردن برای امام‌حسین علیه السلام چه ثوابی دارد؟ ملاقات با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در عرفات و روضه حضرت عباس علیه السلام ده داستان کوتاه از زندگی جوادالائمه علیهم السلام اجمعین نظر درس‌آموز رهبر انقلاب درباره دختران بدحجاب چراغ سبز به دولت تركيه برای حمله به سوریه
نويسندگان